یک وقت هایی فکر میکنم مرد بودن چقدر می تواند غمگین باشد.
هیچ کس از دنیای مردانه نمی گوید.
هیچ کس از حقوق مردان دفاع نمیکند.
هیچ انجمنی با پسوند «... مردان» خاص نمیشود
مرد ها نمادی مثل رنگ صورتی ندارند.
این روزها همه یک بلند گو دست گرفته اند و از حقوق و درد ها و دنیای زنان می گویند.
در حالی که حق و درد و دنیای هر زنی یکی از همین مرد ها است.
یکی از همین مرد هایی که دوستمان دارند.
وقتی میخواهند حرف خاصی بزنند هول می شوند. حتی همان مرد هایی که دوستمان داشتند ولی رفتند...
یکی از همین مرد های همیشه خسته.
از همین هایی که از 18 سالگی دویدن را شروع میکنند. و مدام باید عقب باشند.
مدام باید حرص رسیدن به چیزی را بخورند.
ادامه مطلب ...